ایران مترصد فرصت از دل بحران-راهبرد معاصر
یادداشت اختصاصی بشیر اسماعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی؛

ایران مترصد فرصت از دل بحران

تجربه تاریخی نشان داده است، ایران خود را با بحران‌ها تطابق خواهد داد. گرچه راهی صعب و خطیر در پیش روی است، اما فرصت‌های تازه دوباره از دل بحران‌ها بیرون خواهند آمد، کما اینکه نشانه‌های این موضوع از هم اکنون هویداست.
بشیر اسماعیلی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۷ - ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 14
کد خبر: ۲۶۵۶۱۱

ایران مترصد فرصت از دل بحران

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در یکی از سخنرانی ‌های خود گفت: من با تجربه این را می‌گویم، میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست، اما شرطش این است نترسید، نترسیم و نترسانیم.

 

این نکته از زبان شهید سلیمانی، نه تنها برای دوران پر فراز و نشیب پس از انقلاب اسلامی ایران صدق می‌کند، بلکه شامل دوره‌های حساس و بزنگاه‌های مهم تاریخ کهن ایران نیز می‌شود.

بقای این تمدن کهن با وجود همه آفات و تهدیدات جدی که از سر گذرانده، گواهی دهنده تطابق پذیری ایرانیان در شرایط سخت و بحرانی است

 

برخی نظریات زیستی که با علوم اجتماعی و سیاسی در آمیخته‌اند، قائل به این مسأله هستند که راز دوام تمدن‌ها همانند گونه‌های گیاهی یا جانوری، میزان قدرت «تطابق پذیری» آنها با شرایط است. به تعبیر دیگر، تغییر شرایط و مواجهه با وضعیت‌های سخت و بحرانی، امری اجتناب‌ناپذیر و حتمی است و نباید انتظار داشت شرایط همیشه باب میل پیش برود؛ بنابراین فقط آن دسته از تمدن‌ها در طول تاریخ باقی می‌مانند که بتوانند خود را با شرایط سخت تطابق داده و فرصت‌های مستتر در بحران‌ها را شناسایی و حداکثر استفاده را از آنها ببرند.

 

سرزمین و تمدن ایران را باید در این زمینه متبحر و با تجربه دانست، چرا که به واسطه موقعیت جغرافیایی حساس و شرایط خاص فرهنگی و تمدنی خود، همواره در معرض بحران‌های عظیمی بوده است. حال، بقای این تمدن کهن با وجود همه آفات و تهدیدات جدی که از سر گذرانده، گواهی دهنده تطابق پذیری ایرانیان در شرایط سخت و بحرانی است.

 

در بیش از یک سال گذشته، وقایع منطقه‌ای به نحوی رقم خوردند که بحران به معنای حقیقی کلمه در غرب آسیا پدیدار شد. ایران هم خواه ناخواه در معرض این شرایط به وجود آمده قرار گرفت و در برهه‌های مجبور به مقابله مستقیم نظامی با رژیم صهیونیستی گردید.

 

اما در روزهای اخیر، تحت فشار قرار گرفتن محور مقاومت در فلسطین اشغالی و جنوب لبنان، با سقوط دولت بشار اسد در سوریه تکمیل شد تا غرب آسیا شرایط تازه‌ای را از نظر آرایش نیروها و مناسبات راهبردی در پیش روی خود ببیند.

 

محور مقاومت به شکلی که در 25 سال گذشته فعالیت مستمر داشت، به خودی خود فرصتی بود که از دل یک بحران بیرون آمد؛ پس از 11 سپتامبر ۲۰۰۱ و حمله آمریکا و متحدانش به افغانستان و سپس عراق، ایران هم در معرض یک تهدید وجودی قرار گرفت. سقوط سریع و خارج از تصور عراق، زنگ خطر را برای ایران که در نقشه آمریکایی- صهیونیستی «غرب آسیا بزرگ» بایستی اشغال و سپس تجزیه می‌شد به صدا درآورد.

 

اما آمریکا با حذف رژیم صدام، به طور ناخواسته راه نفوذ جمهوری اسلامی ایران در عراق و سوریه را هموار کرد؛ فرصتی که در دوران صدام عملا امکان پذیر نبود و با سقوط او توسط آمریکایی ها، از دل بحران جنگ در عراق، فرصت تاریخی بسط محور مقاومت برای ایران و نیروهای مقاومت فراهم شد.

 

در بحران خطرناک بعدی یعنی حملات برق آسای داعش و نیروهای تکفیری به سوریه و عراق و پیشروی در خاک این دو کشور، مجددا تهدیدی بسیار بزرگ برای امنیت منطقه و ایران به وجود آمد. نقشه غرب و رژیم صهیونیستی بر هم زدن نظم و ثبات منطقه‌ای و درگیر کردن کشور‌های اسلامی به جنگ فرسایشی با یکدیگر بود.

سقوط سریع و خارج از تصور عراق، زنگ خطر را برای ایران که در نقشه آمریکایی- صهیونیستی «غرب آسیا بزرگ» بایستی اشغال و سپس تجزیه می‌شد به صدا درآورد

 

اما از دل این بحران هم فرصتی به وجود آمد تا حضور مستشاری جمهوری اسلامی ایران در سوریه و عراق افزایش یافته و به تبع نفوذ ایران در منطقه وسعت بی سابقه‌ای پیدا کند. همزمان در عراق برای مقابله با داعش، نیروهای بسیج مردمی به وجود آمدند که تا همین الان هم ضامن امنیت عراق در مقابل تهدیدات منطقه ای هستند.

 

 

بنابراین پیش از وقایع هفت اکتبر، محور مقاومت در اوج قدرت خود به سر می‌برد به نحوی که رژیم صهیونیستی با استفاده از اصطلاح «حلقه آتش» اذعان می‌داشت که نیروهای مقاومت پیرامون این رژیم را محاصره و توان تهاجمی آن را مهار کرده‌اند.

 

در حال حاضر مجددا بحرانی در منطقه به وجود آمده و شرایط از این قرار است که سوریه سقوط کرده، سید حسن نصرالله و چند تن دیگر از رهبران اصلی حزب الله لبنان به شهادت رسیده و برخی از زیرساخت های آن آسیب دیده‌اند، به توان نظامی انصار الله یمن آسیب‌ جدی رسیده و عراق هم با پیچیدگی ها و چالش های خاص خودش مواجه است.

 

همانطور که گفته شد، تجربه تاریخی نشان داده است که ایران خودش را با این بحران هم تطابق خواهد داد. اگر چه راهی صعب و خطیر در پیش روی است، اما به گواه تاریخ، فرصت‌های تازه، دوباره از دل بحران‌ها بیرون خواهند آمد، کما اینکه نشانه‌های این امر از هم اکنون هویدا شده است.

 

نقشه رژیم صهیونیستی و غرب برای به تعبیر آنها «ایجاد نظم نوین در غرب آسیا» در عمل به همان راحتی که آنها می‌پندارند نخواهد بود؛ بدون تردید وضعیت فعلی سوریه برای غرب و رژیم صهیونیستی، وضعیتی خوشایند ولی مبهم و نگران کننده خواهد بود .

 

بنابراین فعلا بایستی منتظر تحولات آینده ماند و دید که ایران چگونه راه‌های تطابق خود با شرایط سخت جدید را پیدا می‌کند. ما به عنوان ایرانیان، از دیرباز در این منطقه زیسته‌ایم و بر بحران‌های آن فائق آمده‌ایم، زمانی که حتی نام و نشانی از آمریکا در نقشه دنیا نبود.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده